-
برای تو
سهشنبه 25 مهرماه سال 1391 17:10
می مانی و شبها پرستاره میشود می آیی و زندگی عاشقانه میشود میباری و همه جا تازه میشود می تابی و دلم بیشتر عاشقت میشود با تو بودن تکرار میشود این تکرارها باز هم تکرار میشود و دنیا که تو باشی از آن میشود
-
خیال،سکوت،من
یکشنبه 23 مهرماه سال 1391 14:38
ای زیبای خفته ،ای رویای پنهان،ای غریب آشنا امروزم نفس گیر است،نفس گیر زندگی ام در سکوت است ای پرده ی پنهان دلم و ای شکوه و عظمت پاییزی دشت های سکوت،خلوت های شلوغ،رنگ های بس گرفته امروز باز به یاد آن روزهایی که همیشه رویایم بود و هست ارام می گیرم و ... شاید این همه انتظار ،بیهوده باشد و من فقط در رویایی باشم که حقیقت...
-
پاییز
شنبه 22 مهرماه سال 1391 22:20
اطرافم پر از برگهای زرد است ، درون پاییز یک دنیا حرف است ، دلم تنگ است ، دلم تنگ است و یک عالمه درد دل در یک فصل نو ، و من همچنان قدم میزنم میروم در حالی که برگها نیز همسفر پاهای خسته من هستند در حالی که صدای همه برگها در آمده ، و این خش خش برگهاست که مرابه این باور میرساند اینک به دیدار پاییز آمده ام...